آیا آیت الله خویی با ولایت فقیه مخالف بود؟ (۳)
آیا آیت الله خویی با ولایت فقیه مخالف بود؟ (۳)
جواد حجت :
پیام مقام معظم رهبری در پی هتک حرمت و اهانت به عتبات عالیات
ولی امر مسلمین حضرت آیتالله خامنهای در پی هتک حرمت به عتبات عالیات در شهرهای مقدس نجف و کربلا که در هفتههای اخیر بوسیله ارتش رژیم بعث عراق صورت گرفته است پیام مهمی خطاب به مسلمانان جهان فرستادند.
متن پیام رهبر انقلاب به شرح زیر است:
بسمه تعالی
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و ال محمد و اخر تابع له علی ذلک
اخبار متواتر از عملکرد ارتش عراق در نجف و کربلا و اهانت آنان به ساحت مقدس اعتاب عالیه و ورود بیادبانه به صحن و سرای حرمهای حضرت امیرمؤمنان و حضرت سیدالشهداء و حضرت ابوالفضل علیهمالسلام و هتک و تخریب آستان مقدس آنان که قبلهی قلوب شیعیان و محبان و آزادگان عالم است هر روز بیش از پیش پرده از این هتاکیهای کینهآلود برداشته، ابعاد جنایت عظیم آنان را آشکارتر میسازد.
لعنت و غضب خداوند بر حکام بعث عراق باد که چون اسلاف خویش، مصیبت عاشورا را بار دیگر تکرار کردند و با یورش وحشیانه به نجف و کربلا، آن کردند که قلم از شرح آن عاجز است؛ و بر عتبات عالیات و مسلمانان مظلوم عراق و حوزههای علمیه، آن روا داشتند که طواغیت ستمگر و خونآشام بنیامیه و بنیعباس هم روا نداشته بودند؛ و چنان ضایعه و جراحتی بر قلب دوستان اهل بیت علیهمالسلام وارد کردند که سنگینی آن را با هیچ فاجعهیی در این زمان نتوان قیاس کرد؛ “هیج احزان یومالطفوف”. با این جنایاتی که به دست مزدوران بعث عراق و با حمایت کامل امریکا و سایر شیاطین بر آستان مقدس اهل بیت علیهمالسلام وارد شد، امت اسلامی داغدار و عزادار است.
اینجانب، این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدس ولیاللهالاعظم بقیهالله ارواحنا فداه تسلیت عرض کرده و جهت عرض ارادت به پیشگاه مقدسش و اظهار لعن و نفرت به دشمنان اسلام، روز پنجشنبه هشتم ذیالقعده برابر با دوم خرداد را عزای عمومی اعلام کرده و به سوگ خواهم نشست.
امیدوارم همت و غیرت دولت و ملت مسلمان ما، که حبّ اهل بیت پیامبر علیهمالسلام را با جان و دل آمیخته دارند، نگذارد که عاملان این جنایات بزرگ، پردهیی از اغفال و تزویر بر آن بکشند، و زبان سخنوران و شاعران و دست چیرهی هنرمندان و نویسندگان، این حقایق تلخ را که بخشی از ماجرای فاجعهآمیز این روزگار و سرگذشت ملتهای مظلوم است، بدرستی ترسیم کرده و برای همیشه در سینهی تاریخ ثبت نماید.
از خداوند قهار، خذلان و نابودی عاملان این جنایت را خواهانم.
«و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
علی حسینی خامنهای
۵ ذیالقعده ۱۴۱۱ ، ۳۰/۰۲/۱۳۷۰ (۷)
شهادت:
حضرت آیتالله خویی (ره) پس از تحمل رنجها و مشقتهای بسیار در سن ۹۶ سالگی برای عمل جراحی راهی بیمارستان شدند. اما مدتی پس از عمل جراحی، و با وجود بهبودی ایشان، به طرزی مشکوک و ناگهانی در هشتم صفر ۱۴۱۳ قمری (۱۷ مرداد ۱۳۷۱) شمسی معظمله دار فانی را وداع گفته و روح مقدسشان به ملکوت اعلی میپیوندد.
دکتر سیدحمید خویی (نوهی آیتالله خویی) در مصاحبهای اعلام کرد:
رحلت ایشان در شرایط کاملاً مبهم و سوأل برانگیز رخ داده است.
وی در مصاحبه با خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت:
معظمله طی سالهای اخیر به شدت تحت فشار رژیم عراق قرار داشتند و روز شنبه تا لحظاتی قبل از رحلت، حالشان بسیار خوب بوده و هیچ مشکلی در ارتباط با بیماریشان نداشتهاند بهطوری که شخصاً جواب تلگرافها و پیامهای مختلف در ارتباط با بهبودیشان و مرخصشدن از بیمارستان بغداد را تهیه و ارسال کرده بودند.
وی گفت:
ایشان روز شنبه لحظاتی قبل از رحلتشان مشغول وضو گرفتن بودند که ناگهان در ناحیهی شکم احساس درد شدیدی میکنند و لحظاتی بعد جان به جان آفرین تسلیم و عالم تشیع را در غم فقدان خود عزادار کردند.
سیدحمید خویی افزود:
شرایط شهر نجف طی روز شنبه کاملاً غیر طبیعی بوده است که این خود نکتهای سوأل برانگیز است طوری که رادیو عراق خبر رحلت ایشان را با تأخیر پخش کرد.
وی گفت: رادیو عراق ابتدا اعلام کرده بود بدن ایشان بهطور رسمی طی مراسمی تشییع خواهد شد.
اما همان روز در نجف حکومت نظامی اعلام شد و با جلوگیری از عبور و مرور مردم در خیابانها، نیمه شب گذشته پیکر ایشان بدون برگزاری مراسم تشییع به خاک سپرده شد.
در ادامهی این مصاحبه، سیدحمید خویی ضمن تکذیب ادعای رژیم عراق مبنی بر برگزاری مراسم تشییع پیکر ایشان با حضور مردم نجف و مقامات محلی، تصریح کرد:
رژیم بعثی ضمن ممانعت از برگزاری مراسم تشییع از برگزاری مجالس ترحیم توسط بیت آن مرحوم و مردم نجف نیز جلوگیری کرده است.
وی اعلام برگزاری مراسم ختم از سوی وزارت اوقاف عراق را نیرنگی برای فریب افکار عمومی مسلمانان جهان خواند و گفت:
این مجلس ترحیم، دولتی است و خانوادهی آن مرحوم در آن شرکت نخواهند کرد. (۸)
پیکر آن مرجع بزرگ و مظلوم، مانند جدّ غریبشان حضرت علی (ع) غریبانه در نیمههای شب توسط عدهای محدود از بستگان و دوستداران و شاگردانشان تشییع شده و نماز میت توسط حضرت آیتالله سیستانی در حرم امیرالمؤمنین (ع) بر پیکر ایشان اقامه گردید.
فیلمِ اقامهی نماز بر جنازهی ایشان را در لینکِ زیر ببینید:
http://www.aparat.com/v/cT4bk
سپس پیکر مطهر آن بزرگوار در جوار صحن علوی، به خاک سپرده شد.
در صحبتی که با یکی از علما (فقیه عالیقدر استاد سید مرتضی خوانساری) داشتم ، متوجه شدم حقیقت آن است که قلب حضرت آیتالله خویی به کمک باتری کار میکرده و ایشان هر چند سال یک بار باید طی عمل جراحی، باتری قلبشان را تعویض مینمودند.
آنچه از اخبار غیر رسمی بر میآید این است که در آخرین دفعه که قصد خروج از کشور و عمل جراحی در خارج از عراق را داشتند، صدام جنایتکار از خروج ایشان ممانعت کرده و ضمن مجبور نمودن ایشان برای عمل جراحی در بغداد، مباشرت به کار گذاشتن باتریهای کهنه در قلب ایشان میکند و همین کار منجر به فوت ایشان میشود.
در واقع آیتالله خویی (ره) به مرگ طبیعی رحلت نکرده و توسط صدام به شهادت رسیدهاند.
در خبر زیر هم به این قضیه اشاره شده است:
http://www.khabaronline.ir/detail/229669/Politics/diplomacy
ضمن اینکه مصاحبهی نوهی ایشان هم مؤید این جنایت هولناک است!
در تصویر اقامهی نماز میت توسط آیتالله سیستانی بر پیکر مرجع عالیقدر مرحوم آیتالله خویی در حرم امیرالمؤمنین علی (ع) را میبینید که شبانه و غریبانه در جمع اندکی از شاگردان و بستگان ایشان اقامه شد.
خداوند ایشان را غریق رحمت نماید…
پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مناسبت ارتحال حضرت آیت الله خویی ( ره ):
در پی ارتحال عالم جلیلالقدر حضرت آیتالله حاج سید ابوالقاسم خویی پیام تسلیتی به این شرح از سوی حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صادرشد:
بسماللهالرحمنالرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با تأسف و تأثر فراوان با خبر شدیم که عالم جلیلالقدر و فقیه عظیمالشأن حضرت آیةالله العظمی آقای حاج سیدابوالقاسم خویی مرجع تقلید بزرگوار روز گذشته دار فانی را وداع گفته و به جوار رحمت حق رحلت نمودند.
این حادثه برای جهان اسلام مخصوصاً حوزههای علمیه مصیبتی بزرگ است. آن عالم بزرگ بقیهی سلف صالح و یکی از پرچمداران علوم اسلامی و یکی از مراجع بزرگ تقلید دوران معاصر بود.
ایشان در بسیاری از علوم اسلامی رایج در حوزههای علمیه از اساتید مسلّم و کمنظیر بحساب میآمد. فقیهی بزرگ و اصولیای عمیق و مفسری نوآور و رجالیای صاحب مکتب و متکلمی زبردست بود.
آثار علمی ارزشمند این مرد بزرگ به دهها جلد کتاب در فقه و اصول و تفسیر و رجال منحصر نمیشود. هزاران شاگرد تربیت یافته در حوزهی دروس غنی و سرشار او هم اکنون در همه بلاد اسلامی منتشرند. این بزرگوار یکی از نخستین کسانی بود که پس از شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه حوزهی علمیه نجف را به اهمیت حوادث ایران متوجه ساخت و سعی و کوششی ارجمند در همراهی با حرکت عظیم روحانیت و مردم در ایران مبذول کرد. در نهضت خونین مردم عراق در رمضان سال ۱۴۱۱ هجری قمری قطب اصلی نهضت و مرکز صدور حکم قیام اسلامی بود و به همین جهت پس از سرکوب شدن این نهضت بوسیله رژیم خونخوار بعثی این کهن مرد دانشمند مورد آزار و شکنجه و اهانت مأموران سنگدل بعثی قرار گرفت و در معرض خطر جدی واقع شد و پس از آنکه به فضل الهی از خطر نجات یافت تا مدتها در شرایط سخت زیر نظر مأموران بعثی قرار داشت.
عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت سرشار از آزمایشهای الهی و نمایشگر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزگار است.
اینجانب مصیبت درگذشت این مرجع بزرگوار تقلید را به حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنالهالفدا و جهان تشیع مخصوصاً به حوزههای علمیه و علما و فقهای بزرگ و نیز به خانواده محترم و فرزندان ایشان و همه دوستداران و مقلدین ایشان تسلیت میگویم و رحمت و فضل و مغفرت الهی را برای ایشان مسئلت مینمایم.
یکشنبه نهم صفر ۱۴۱۳ هجری قمری
سید علی خامنهای (۹)
جمع بندی بحث از نظر سیره سیاسی:
در جمع بندی بحث اندیشه سیاسی مرحوم آیتالله خویی (ره) میتوان گفت نه تنها آن بزرگوار (برخلاف آنچه بعضاً از طرف مغرضین یا افراد کم اطلاع مطرح میشود) از صحنهی سیاست کناره نگرفتهاند، بلکه در مقاطع زمانی مختلف نسبت به قضایای دنیا (خصوصاً ایران و عراق) واکنشهایی متناسب با آنها را نشان میدادند و در صحنهی سیاست کاملاً فعال بودند.
به طور خلاصه اگر رفتارهای شاخصِ سیاسی در زندگی معظمله را مرور کنیم، میتوان موارد زیر را از أهم آنها شمرد. (البته بدیهی است این مواضع و رفتارها بیش از موارد زیر است و ما به ذکر رئوس آن اکتفا میکنیم:)
۱- صدور بیانیههای متعدد در قضایای مربوط به شروع نهضت امام خمینی (از سال ۴۱ تا ۵۷)
این صدور بیانیه ها (که بعضاً شدید اللّحن بود) از طرف معظمله حکایت از حساسیتشان نسبت به مسائل ایران و جهان اسلام داشت. در بسیاری از این بیانیهها آیتالله خویی رژیم شاهنشاهی را به شدت مورد حمله قرار داده و مردم را به استقامت و ایستادگی و تبعیت از مراجع معظم تقلید تشویق مینمودند.
۲- حمایت از حضرت امام در مدت حضورشان در نجف اشرف:
حمایتِ آیتالله خویی از امام راحل در نجف (به وسیلهی استقابل گرم از ایشان و تشویق طلاب به شرکت در درس ایشان) نشان دهندهی شرکت فعال آن مرجع بزرگ برای خنثی سازی نقشههای شاه ملعون برای انزوای امام راحل بوده است.
مگر میشود فقیهی اندیشهی سیاسی نداشته باشد و اینطور فعالانه برخلافِ نقشههای دست نشاندهی آمریکا در منطقه، سعی در تقویت موقعیت محور انقلاب و مرکز ثقل نهضت اسلامی (یعنی امام خمینی) داشته باشد؟!
۳- دعوت از مردم به شرکت در انتخابات تعیین نوع حکومت (بعد از انقلاب) و تشویق شان به دادنِ رأی «آری» به جمهوری اسلامی:
دعوت آیتالله خویی از مردم به رأی دادن به جمهوری اسلامی نشان دهندهی حمایت ایشان از امام راحل و حکومت جمهوری اسلامی است.
چطور ممکن است مرجعی از تشکیل حکومتی دفاع کند و مردم را به تقویت آن ترغیب نماید و نسبت به سیاست بیتوجه و بیتفاوت باشد؟!
۴- مقاومت در برابر فشارهای صدام برای گرفتنِ تأییدیه از آیتالله خویی در جنگ با ایران و تضعیف کردن جبههی ایرانی در جنگ تحمیلی (و اجازهی آیتالله خویی برای صرف سهم امام برای تقویت ایران و فتوای حرمتِ جنگ با ایران برای مقلدین شان) :
۵- صدور بیانیههایی برای هدایت انتفاضه شعبانیه عراق و شکلدهی گروهی برای بدست گرفتن امور و تشکیل حکومت (در صورت سقوط حکومت بعثی) :
از بارزترین بخشهای فعالیت سیاسی آیتالله خویی نقش ایشان در انتفاضه شعبانیه است. تلاش ایشان در جهت هدایت این انتفاضه و تعیین گروهی از شاگردانشان برای مدیریت اوضاع کشور، مبیّنِ این حقیقت است که ولایت فقیه در اندیشهی ایشان جایگاه برجستهای دارد.
چرا که دخالت در سرنوشت کشور و تلاش برای ساقط کردن حکومت طاغوتی و دیکتاتوری، نشان دهندهی اعتقاد به دخالت در سیاست در حد اعلای آن است.
۶- شهادت آیتالله خویی به دست صدام:
این قضیه (که متأسفانه خیلی هم مغفول واقع شده) هم از بارزترین نشانههای سیاسی بودنِ عملکرد ایشان است.
علامه جوادی آملی در کتاب ولایت فقیه خودشان در پاسخ به سوأل زیر میفرمایند:
سوأل:
امام حسین (ع) در وصیت نامه خود نفرمودند من برای تشکیل حکومت قیام کردم، بلکه فرمودند: “من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم ”
و امام رضا (ع) نیز از پذیرفتن حکومت ولایتعهدی خودداری میکرد و امامان دیگر (ع) نیز بر حکومتهای منحرف وقت، قیام نکردند و حکومت تشکیل ندادند. این موارد، نشانهی جدایی دین از حکومت است.
پاسخ:
اولاً خود رسول اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) حکومت تشکیل دادند و امام حسن (ع) نیز حکومت تشکیل داد و جنگ کرد تا اینکه صلح را بر او تحمیل کردند. ثانیاً سیدالشهداء (ع) در همان وصیت نامه پس از آنکه فرمود برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده است، فرمود : «اسیر بسیرة جدی و أبی» ؛ یعنی سیره و روش من، همان سیره و روش جد و پدرم است؛ پیغمبر در مدینه حکومت تشکیل داد، علی بن ابی طالب (ع) در کوفه و مدینه حکومت تشکیل داد، من نیز حکومت تشکیل میدهم به همانگونه که آنها انجام دادند. آن حضرت در سخنرانی رسمیاش نیز شرایط امام و رهبر را ذکر که امام باید حاکم به قسط و عدل باشد. بیعت گرفتن جناب مسلم بن عقیل از مردم کوفه برای آن حضرت نیز به جهت تشکیل حکومت بود.
امام رضا علیهالسلام نیز چون میدانست که جریان ولایتعهدی یک نیرنگ است، آن را به طور رسمی نمیپذیرفت. و اینکه أئمه علیهمالسلام، یا مسموم شدند یا شهید، و در زندان و تحت نظر بودند، برای این بود که بر ضد حکومت منحرف وقت قیام میکردند و گرنه کسی که فقط حاکمان را نصیحت کند، زاهد گوشهنشین و عالم مسئلهگو باشد، کسی کاری با او ندارد.
مرحوم مجلسی (ره) در کتاب بحارالانوار روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل کرده که آن حضرت در مسافرتی، به سدیر فرمودند: اگر من به اندازهی این بزغالهها همراه و همفکر و یاور داشتم، قیام میکردم. سدیر میگوید پس از نماز، گوسفندان را شمردم و آنها هفده رأس بودند. (۱۰)
اینکه آیتالله خویی به طور محرمانه بوسیلهی صدام به شهادت رسیدند، نشان دهندهی آنست که از طرف ایشان خطرهایی متوجه حکومت بعثی بوده است؛ وگرنه چرا صدام باید (با توجه به تبعاتِ فراوانِ احتمالی) دست به چنین جنایتِ هولناکی بزند؟!
پینوشتها:
(۷) http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=507
(8) به نقل از کتاب غروب خورشید فقاهت؛ غلامرضا اسلامی
(۹) http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2629
(10) کتاب «ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت»؛ علامه جوادی آملی؛ صفحه۳۴۰؛ سؤال نهم
ادامه دارد …..
راسخون
منبع سایت فتن
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط:
برچسبها: برچسب زده شده با:آرای سیاسی آیت الله خویی آیت الله العظمی خویی آیت الله العظمی خویی ولایت فقیه آیت الله خویی آیت الله خویی انقلاب اسلامی آیت الله خویی سیاست آیت الله خویی و ولایت فقیه آیت الله خویی ولایت فقیه اثبات ولایت فقیه ادله ولایت فقیه خویی دلیل ولایت فقیه دیدگاه آیت الله خویی در مورد ولایت فقیه سایت فتن فتن مخالفت آیت الله خویی با انقلاب مخالفت آیت الله خویی با انقلاب اسلامی مخالفت آیت الله خویی با حکومت اسلامی مخالفت آیت الله خویی با سیاست مخالفت آیت الله خویی با ولایت فقیه نظر آیت الله خویی در مورد امام خمینی نظر آیت الله خویی در مورد انقلاب اسلامی نظر آیت الله خویی در مورد جهاد ابتدایی نظر آیت الله خویی در مورد حکومت اسلامی نظر آیت الله خویی در مورد ولایت فقیه نظر آیت الله خویی در مورد ولایت فقیه چه بود نظر آیت الله خویی در مورد ولایت فقیه چیست ولایت فقیه ولایت فقیه آیت الله خویی ولایت فقیه از دید آیت الله خویی ولایت فقیه از منظر آیت الله خویی ولایت فقیه در کتب آیت الله خویی ولایت فقیه و آیت الله خویی